عشق شاهدخت یکی از بهترین سریالهاییه که در ماههای گذشته دیدم.شاید حتی بهترین اونها.کل این سریال رو درچهار روز دیدم و کاملا یادمه که از اینکه مجبور بودم تلویزیون عزیزمو ول کنم و برم سر کار یا غذا درست کنم متنفر بودم و فکر کنم تمام این چهار روز فقط غذای آماده به پدر بیچاره ام دادم!
شبکه پخش کننده سریال ( KBS ) ،داستان سریال رو یک عشق تراژیک رومئو و ژولیتی توصیف کرده.به نظر من این بدترین توصیفی بوده که می تونستن از این داستان ارائه بدن.درسته،داستان یه جورایی تراژیک هست اما جنس تراژدی اون با جنس تراژدی رومئو و ژولیت 180 درجه متفاوته.این داستانیه درمورد سیاست و قدرت و اثرات تراژیک اون بر روی زندگی افراد،حتی افرادی که خودشون صاحبان اون قدرت هستند.
شبکه پخش کننده سریال ( KBS ) ،داستان سریال رو یک عشق تراژیک رومئو و ژولیتی توصیف کرده.به نظر من این بدترین توصیفی بوده که می تونستن از این داستان ارائه بدن.درسته،داستان یه جورایی تراژیک هست اما جنس تراژدی اون با جنس تراژدی رومئو و ژولیت 180 درجه متفاوته.این داستانیه درمورد سیاست و قدرت و اثرات تراژیک اون بر روی زندگی افراد،حتی افرادی که خودشون صاحبان اون قدرت هستند.
البته مسلمه که عشق هم در طول سریال جریان داره اما این عشق یک عشق خام نوجوانی مثل عشق رومئو و ژولیت نیست.عشق پر شوریه بین دو نفر که هرگز تسلیم نمی شوند و هر چه با مشکلات بیشتری روبرو میشن عزم و اراده اونها جزم تر و عشقشون قوی تر میشه.شاید تنها شباهت این داستان به رومئو و ژولیت اینه که دو شخصیت اصلی داستان -بانو سریانگ و سونگ یو- مثل رومئو وژولیت از دو خانواده هستند که با هم دشمنند و بخاطر همین موضوع نمی تونند با هم ازدواج کنند.
این عشق به خاطر یک کنجکاوی معصومانه شروع میشه و همین کنجکاوی باعث میشه بانو سریانگ یک دروغ کوچک بگه که بعدا عواقب زیادی رو برای خودش و سونگ یو ایجاد می کنه...
این عشق به خاطر یک کنجکاوی معصومانه شروع میشه و همین کنجکاوی باعث میشه بانو سریانگ یک دروغ کوچک بگه که بعدا عواقب زیادی رو برای خودش و سونگ یو ایجاد می کنه...
اما این عشق تنها عشق موجود در سریال نیست.یک عشق بی نهایت لطیف دیگر هم در داستان وجود داره.عشق بین پرنسس کیونگ های ( دختر عموی سریانگ ) و جونگ ( بهترین دوست سونگ یو ).راستش وقتی قسمت اول سریال رو دیدم اصلا از جونگ خوشم نیومد.با خودم فکر کردم این یکی از اون شخصیتهاست که فقط برای خنده توی فیلم قرار دادن، اما با پیشرفت داستان واقعا از این شخصیت خوشم اومد. اون بی نهایت شجاع، وفادار و مهربونه و می تونم بگم یکی از بهترین شوهرهاییه که در فیلمها یا سریالهای مختلف دیدم. اونقدر خوبه که بعضی وقتها از خودم می پرسیدم که اصلا همچین مردی هم می تونه وجود داشته باشه یا نه...و پرنسس کیونگ های که نماد استقامت و قدرته.این دو با هم یکی از به یاد ماندنی ترین زوجهای نقش دومی رو که تابحال دیدم تشکیل میدن.
و اما شاید مهمترین عشق داستان عشق انسانی نباشه.اشتباه نکنید ،منظورم عشق به الاهیات و این حرفا نیست،منظورم عشق به قدرته که چشم شاهزاده سویانگ - پدر سریانگ - رو کور کرده و حاضره به خاطرش به هر جنایتی دست بزنه.
هیچ سریال کره ایی بدون مثلث عشقی نمیشه و این داستان هم استثنا نیست.اما مثلث عشقی این سریال هم با بقیه سریالها فرق داره.ضلع سوم این مثلث رو شین میون - دوست صمیمی دیگر سونگ یو - تشکیل میده.شین میون شاید یکی از بیچاره ترین شخصیتهای نقش دوم در تاریخ سریالهای کره ای باشه! چون نه تنها عاشق سریانگه بلکه به خاطر خانواده اش مجبور میشه به بهترین دوستش سونگ یو هم خیانت کنه و در طول داستان مرتب به لبه پرتگاه نزدیکتر میشه...
داستان عشق شاهدخت خیلی سریع حرکت می کنه.اتفاقات به قدری سریع و پشت سر هم پیش میان که گاهی مجال نفس کشیدن به بیننده داده نمیشه.وقتی این اتفاقات هیجان انگیز با موسیقی عالی و دراماتیک سریال همراه میشه اثرش فوق العاه است.این موسیقی به قدری عالیه که به محض اینکه پخش میشه ضربان قلبتون رو به 200 می رسونه.نه تنها این قطعه بلکه ترانه های سریال هم بی اندازه زیبا هستند و در ضمن کاملا هم به موقع و بجا استفاده می شوند.
بازی ها:
مون چه وون در نقش بانو سریانگ:مون چه وون همیشه به نظر من یه دختر خوشگل میومد.همین ، نه بیشتر نه کمتر. بازی بدی نداشت اما اونقدرها هم خوب نبود که روی شما تاثیر عمیقی بذاره.اما در عشق شاهدخت او می درخشه.انقدر عالیه که تصور اینکه کس دیگه ای بتونه سریانگ باشه برای من امکانپذیر نیست.مون چه وون با بازی خودش به سریانگ یک وقار خاص میده و انقدر اونو دوست داشتنی می کنه که شما حتی برای یک لحظه از او خسته نمیشید.شاید برای اولین بار بود که من از شخصیت زن یک سریال بیشتر از شخصیت مرد خوشم اومد. البته درسته که مقداری از این علاقه من به این شخصیت به خاطر خود شخصیت بود نه بازی مون چه وون.سریانگ از اون مدل دخترهای فیلمی که همیشه به کمک یک مرد نیاز دارن نیست.برعکس ، اون کاملا قویه و حتی چندین بار زندگی خودش رو بخاطر عشقش به خطر میندازه وجون اون رو نجات میده.اما با همه اینها اگر بازی عالی مون چه وون نبود سریانگ تا این حد جذاب نمی شد.
پارک شی هو در نقش سونگ یو: اگه پستهای قبلی بلاگ من رو دیده باشید می دونین که من از طرفداران سرسخت پارک شی هو هستم.پارک شی هو اون دختر نوجوون 13 ساله درون من رو دوباره بیدار کرد و باعث شد که من ساعتها وقتم رو برای خوندن آخرین اخبار او و گرفتن تمام ویدئو ها و فیلمهای او صرف کنم. و همه اینها هم بعد از دیدن این سریال اتفاق افتاد.با این تفاصیل حتما انتظار دارید که پارک شی هو بازی فوق العاده ای از خودش نشون داده باشه،درسته؟ ولی این طور نیست.پارک شی هو بخصوص در قسمتهای اول اصلا کار قابل توجهی انجام نمیده اما با پیشرفت سریال همزمان با تغییراتی که شخصیت سونگ یو می کنه بازی پارک شی هو هم پیشرفت چشمگیری می کنه.به طوری که در بعضی قسمتها بی نظیره و در بقیه قسمتها خیلی خوب ظاهر میشه.حالا اینکه چرا من اینطور عاشق پارک شی هو شدم رو باید شما هم سریال رو ببینید و درک کنید. پارک شی هو یک جذابیت خاصی داره و این فقط به خاطر قیافه خوبش نیست. هرچند که صورت زیبای اون بخصوص از اواسط سریال که با اون موهای بلند سیاهش که توی صورتش ریخته ظاهر میشه هم بی تاثیر نیست.شاید یکی از دلایل دوست داشتن من اون نگاه آتشین توی چشماش وقتی که سریانگ رو نگاه می کنه ( اگه فقط یه نفر من رو اونطوری نگاه می کرد...) یا لطافتی که در هنگام بوسیدن سریانگ در خودش داره باشه.
لی مین وو در نقش جونگ و هونگ سو هیون در نقش پرنسس کیونگ های: هر دوی اینها در نقشهای خودشون بی نظیرن( می دونم بجز بی نظیر و فوق العاده صفت های دیگه ای هم در لغتنامه وجود دارن اما واقعا هیچکدام از اونها برای توصیف های من مناسب نیست.).هونگ سو هیون نیرومندی وآسیب پذیری یک زن رو همونقدر قشنگ نشون میده که لی مین وو شجاعت، عشق و وفاداری یک مرد رو به تصویر میکشه.جالب اینجاست که هر دوی اونها در طول فیلمبرداری صدمه دیده بودن.هونگ به علت تصادف دچار شکستگی دنده شده بود و لی در طی فیلمبرداری به کمرش آسیب رسیده بود.اما این آسیب دیدگیها کوچکترین تاثیری در بازی عالی اونها نداشت و حتی لی مین وو در یکی از صحنه های فیلم که احتیاج به قدرت فیزیکی بالایی داشت برای کمتر نشدن اثر این صحنه حاضر نشد از بدل استفاده کنه.
کیم یونگ چول در نقش شاهزاده سویانگ: شاید بهترین بازی فیلم بازی کیم یونگ چول در نقش پدر سریانگ-مردی که تشنه قدرته- باشه. شاهزاده سویانگ خیلی راحت می تونست به یک شخصیت تک بعدی شیطانی تبدیل بشه اما بازی فوق العاده کیم یونگ چول از این کار جلوگیری کرد.او با بازی خودش به نقشش عمق داد.شاهزاده سویانگ فقط یک موجود پلید و شیطانی نیست،اون پدریه که عاشقانه همسر و فرزندان خودش رو دوست داره و احترام اونها بخصوص سریانگ براش اهمیت خاصی داره.
سونگ جون هو در نقش شین میون:شین میون کسیه که به بهترین دوست خودش خیانت می کنه و در ضمن عشق یکطرفه ای هم به سریانگ داره.همین دو عامل باعث میشن که شین میون در تمام طول سریال احساس عذاب وجدان و گناهکار بودن رو داشته باشه و سونگ جون هو این احساس رو خیلی خوب نشون میده.
پایان فیلم: نگران نباشید من قصد ندارم بگم آخر فیلم چی میشه .فقط می خوام بگم که برخلاف خیلیها من به جز یه مورد کوچولو با پایان سریال مشکلی ندارم.درسته،پایان فیلم می تونست خیلی بهتر باشه اما به نظر من این هم پایان بدی نبود. نیمی از شخصیتهای سریال شخصیتهای واقعی بودن و بنابراین نویسنده ها مجبور بودن پایان رو جوری بنویسند که با تاریخ همخونی داشته باشه.شاید دلیل این پایان هم همین باشه.اما خب می تونست از این بهتر باشه.
در کل عشق شاهدخت یک سریال بی اندازه زیبا با فیلمبرداری بسیار خوب ،موسیقی عالی ،داستان و بازیهای فوق العاده است که ارزش حداقل یک بار دیدن رو داره.هرچند که من اون رو بیشتر از یک بار دیدم و احتمالا در آینده باز هم خواهم دید.
ارزشی که من به سریال میدم 9 از 10 هست.چون با وجود همه این تعاریفی که از سریال کردم یکسری نقایصی هم داره.از جمله اینکه دو سه قسمت اول سریال اونقدرها جذاب نیستن و گاهی داستان یه کم غیر قابل باور میشه.
عاااااالی بود.
پاسخحذفنقد خیلی خوبی نوشتی.
همونطور که اشاره کردی موسیقی به شدت تاثیر گذار داره.
من کمتر پیش میاد که برای اتفاقات فیلم گریه کنم چون میدونم تماما یک داستانه و تحت تاثیر قرار نمیگیرم؛ ولی این سریال بارها اشک منو درآورد و همینطور خندمو.مخصوصا زمانی که اون موسیقی شروع میشد و اون نوای ویولن به شدت به عمق روحم نفوذ میکرد و همراه با گریه هنرپیشه ها اشکم درمیومد.
منم 3 روزشو خونه بودم پشت هم دیدم 2 سی دی آخرشو مجبور بودم از سر کار میام ببنم و واقعا برام عذاب آور شده بود D:
I love U shirin <3
مرسی که نقدمو خوندی کلی ذوقیده شدم!
پاسخحذفآره این سریال کره ای ها یه خاصیتی دارن که حتما اشک آدمو در میارن.این که حالا خوب بود!برای بعضی هاش که باید های های گریه کنی!:))
اینطور که گفتی انگار خیلی فیلم قشنگیه مخصوصا اینکه پارک شی هوی دوست داشتنیم بازی کرده !!!
پاسخحذفولی بهت پیشنهاد می دم که فیلم (شاهزاده دادستان )رو حتما ببینی !!!
پارک شی هوی دوست داشتنیم هم توش بازی کرده و واقعا آدم رو به گریه وادار می کنه!
اگه نبینیش واقعا از دستت رفته!!
از من گفتن بود!
ولی اگر چیز جدیدی راجب به پارک شی هو جونم پست کردی به وبلاگ من هم سر بزن و بهم خبر بده.آخه من یکی از عاشق پیشه های پارک شی هو هستم!!!
مرسی به خاطر این عکس ها و مطالب فوق العادهات راجب به پارک شی هوی دوست داشتنیم !!!!!
آره فوق العاده است....
حذفشاهزاده دادستان رو دیدم. خیلی قشنگ بود ولی این خیلیییییی قشنگتره.حتما ببینش .مرسی واسه کامنتها.کلی خوشحال شدم :)