بالاخره بعد از مدتها تونستم سریال " شاه دو دل" یا " شاه قلبها" رو ببینم.نمی دونم چرا ولی با وجود اینکه این سریال رو تقریباً 3 ماه بود داشتم اما اصلاً حوصله ام نمی شد نگاهش کنم. شاید یک دلیلش بخاطر بار سیاسی داستان بود.فکر می کنم ما ایرونیها انقدر زندگیمون با سیاست آمیخته شده که دیگه در دنیای خیالی حال و حوصله چیزهای سیاسی رو نداریم...
اما بعد از دیدن این سریال احساس من نسبت به سریال درست مثل زمانی بود که هنوزاون رو ندیده بودم: " بی تفاوت".این سریال هیچ احساس خیلی قوی ای رو در من ایجاد نکرد.نه خیلی ازش خوشم اومد نه ازش بدم اومد.خودم هم نمی دونم که چرا انقدر نسبت بهش بی تفاوت بودم چون در واقع سریال بدی نبود.نکات منفی زیاد داره ولی هیچکدوم اونقدر بد نیستن که بخواین سرتون رو به دیوار بکوبید و به همه عوامل فیلم بد و بیراه بگید،و تازه اینکه اینکه سریال کلی هم نکات مثبت داره.ولی با همۀ اینا من بازم بعد از دیدنش فقط می تونم بگم : " اِه! بَ......د نبود."
داستان سریال یک داستان کاملاً تخیلیه که در اون حکومت کره جنوبی یک حکومت پادشاهیه و قصد داره که رابطه خوبی رو با کره شمالی داشته باشه. بعد از یکسری مسائل برادر کوچکتر پادشاه - ای جه ها - با یکی از ماموران ویژه ارتش کره شمالی - کیم هانگ آه - نامزد می کنه و ماجراهای خیلی زیادی از اون به بعد به وجود میاره...
از جمله نکته های مثبت سریال شخصیت " هانگ آه " ست که بر خلاف تقریباً تمام شخصیتهای زن سریالهای کره ای ( یا هر سریال دیگه ای) یک شخصیت کاملاً قوی و میشه گفت بزن بهادره! هانگ آه اصلاً احتیاجی به اینکه دائم مردی به کمکش بیاد نداره و حتی خیلی از جاها اونه که از " جه ها" حمایت می کنه و نجاتش میده. دیدن همچین شخصیتی برای من مثل نسیم دریا خوشایند بود. هر چند که بعضی وقتها بازی " ها جی وون " در نقش هانگ آه اعصابم رو خورد می کرد( مخصوصاً جاهایی که مثل دخترای لوس حرف می زد...).
نکته ای که برای من جالب بود کمیستری " ای سونگی " و " ها جی وون " در نقش دو شخصیت اصلی بود.اگه بدونید ها جی وون در زندگی واقعی 9 سال از ای سونگی بزرگتره و کاملاً یادمه که وقتی من شنیدم این دو نفر قراره با هم همبازی بشن از تعجب شاخ در اوردم! مطمئن بودم که این یکی از بدترین انتخابهای دنیا میشه! اما با کمال تعجب باید بگم که نه تنها این اختلاف سن اصلا به چشم نمی اومد بلکه این دو نفر خیلی هم به هم می اومدن.( خوش بحال ها جی وون که صورتش این همه جوون تر نشون میده!)
یکی دیگه از چیزایی که خیلی دوست داشتم شخصیت " اون شی کیونگ " با بازی عالی " جو جون سوک" بود."جو جون سوک" به قدری با زیبایی این شخصیت رو بازی می کنه و به قدری حضورش در صحنه مشخصه که به محض ورودش در سریال شما رو عاشق خودش می کنه.اون رابطه خیلی شیرینی هم با خواهر جه ها ( جه شین ) با بازی فوق العاده " ای یون جه" داره که همین رابطه اون رو برای بیننده دوست داشتنی تر می کنه. در واقع به نظر من رابطه شی کیونگ و جه ها از رابطه زوج اصلی سریال خیلی لطیف تر و جذاب تره.
موسیقی و فیلمبرداری سریال هم خوبه و یک سری شخصیتهای فرعی شیرین دیگه هم در سریال وجود داره.
اما چیزایی که دوست نداشتم:
اولین و مهم ترین چیزی که دوست نداشتم بار سیاسی داستانه که گاهی خیلی احمقانه ، غیر واقعی و خسته کننده میشه. اینکه فقط یک نفر ( جان مایر/کیم بونگ گو) این همه قدرت داشته باشه و به تنهایی بتونه این همه خرابکاری کنه و باعث عذاب شخصیتهای داستان بشه اصلاً جالب ( و واقعی) نبود.
نکته دیگه که خیلی به گوشم صدمه رسوند انگلیسی حرف زدنهای مداوم شخصیتهای سریال بود. وای! وحشتناک بود. به قدری همه اف.. تض.. اح انگلیسی حرف می زدن که بعضی وقتها دلم می خواست سرم رو بکنم زیر یه بالش و جیغ بزنم تا صدای حرف زدن اینها رو نشنوم! آخه چه کاریه که شماها که 4 کلمه نمی تونید حرف بزنید این همه دیالوگ انگلیسی بنویسدو زبان به این قشنگی رو به قتل برسونید؟؟ !!
به دلیل بار سیاسی داستان مجبور بودن که از یک سری نا هنرپیشه های خارجی هم در سریال استفاده کنند که با بازی وحشتناک خودشون تمام حسی رو که مثلاً یک صحنه هیجان انگیز باید در شما ایجاد می کرد از بین می بردند. این هم خیلی نکته آزار دهنده ای بود. یه چیز دیگه هم این مخلوط انگلیسی کره ای حرف زدن شخصیتها بود. مثلاً طرف کره ای حرف می زنه، اون یکی جوابش رو به انگلیسی میده و برعکس... آخه کی اینطوری حرف می زنه؟ موضعتونو مشخص کنید یا کلاً انگلیسی حرف بزنید یا کره ای ( ترجیحاً کره ای!)
بازیها:
ای سونگی در نقش ای جه ها
ای سونگی در این سریال هم همون شخصیت همیشگی خودش در تمام سریالهای قبلیش رو بازی کرد. پسری که گاهی خیلی اعصاب خورد کن و عوضیه ولی در ضمن قلبی از طلا داره. ای سونگی از بس این شخصیت رو بازی کرده در اون کاملاً استاد شده. اینجا هم بازی نسبتاً خوبی داره. به هیچ عنوان عالی نیست اما برای این نقش کافیه.در ضمن نسبت به دوست دخترم روباهه خیلی پیشرفت و اون بازی اغراق آمیز کمدی خودش رو خیلی کمتر کرده.
ها جی وون در نقش کیم هانگ آه
ها جی وون هم بازهمون شخصیت همیشگیشو بازی کرده.زن قوی و قدرتمندی که در ضمن خیلی هم دل نازک و ظریفه. بازی ها جی وون رو وقتایی که اون روی قدرتمند و قوی هانگ آه رو بازی می کرد خیلی دوست داشتم اما وقتایی که می خواست دوست داشتنی و مهربون بشه رو اصلاً دوست نداشتم.خیلی اغراق آمیز بازی می کرد.
جو جونگ سوک و ای یون جه
هر دو در نقش خودشون عالی بازی می کنند. فقط به صدای لرزان جو جون سوک وقتی که نگرانه گوش کنید،عالیه کارش. ای یون جه هم در صحنه ای که جه شین قصد داره حافظه اش رو به دست بیاره فوق العاده است. تنها صحنه ای بود که من رو کاملاً تکون داد و مهمترین دلیلش هم بازی عالی ای یون جه بود.
بقیه بازیهای سریال هم کم و بیش خوب هستن.کارگردانی و ادیت سریال هم به شکل نسبتاً خوبی انجام شده. در کل به نظر من سریال بدی نیست و اگه بتونید باهاش رابطه عاطفی برقرار کنید ممکنه خیلی هم ازش لذت ببرید. نمره من به این سریال 7 از 10.(اگه از لحاظ احساسی بخوام بهش نمره بدم 6 از 10)
واقعاً کت و شلوار مشکی با کراوات مشکی قشنگه ها، نه؟!:) |
میگم این کره ایا چرا اینقدر به حکومت پادشاهی علاقه دارن؟این سریالو تا آخر دیدم.از هندی هم هندی تر بود.
پاسخحذفآره خیلی جالبه!همیشه دوست دارن حکومت پادشاهی داشته باشن!خیلی هم از داستانهای مربوط به کره شمالی خوششون میاد!
حذفسلام....نقدات باحاله......
پاسخحذفسلام
پاسخحذفبا نقدتون تا حدود زیادی مخالفم. درسته که تخیل زیادی در سیستم های سیاسی استفاده شده بود ولی در نشون دادن ذات قدرت در جهان و نزدیکی واقعی مردم دو کره و درگیری اونها بخاطر فروش رفتن تسلیحات نظامی کمپانی های بسیار بزرگ اسلحه سازی بسیار دقیق عمل کرده. خصوصا من چون رشته ام روابط بین الملل هست بسیار بسیار برام جالب بود و از لحاظ احساسی هم فوق العاده زیبا بود هرچند مشکلاتی در پردازش داشت ولی زوج دوم بسیار رابطه عاطفی عالی داشتند.
ممکنه خیلی ها فکر کنند که در مورد قدرت جان مایر توی این سریال اغراق شده ولی باید بدونید که قدرت شرکت های چندملیتی در خریدن و تطمیع افراد سیاستمدار بسیار زیاده.