بالاخره بعد از 7 ماه انتظار سریالی که خیلی از ما منتظر بودیم شروع شد.سریالی با میلیونها(!) هنرپیشۀ جوون و خوشگل و پرطرفدار و نویسنده ای که اغلب کارهاش بسیار موفق از آب در میان . من تا همین دو روز پیش به خودم می گفتم که باید صبر کنم ، باید صبر کنم ،باید صبر کنم تا سریال تموم شه بعد اون رو ببینم اما از اونجایی که صبر توی خصوصیات شخصیتی من تعریف نشده نتونستم صبر کنم و به محض اینکه قسمت اول سریال ترجمه شد نشستم و اون رو نگاه کردم و باید بگم که کلاً قسمت اول رو دوست ................................................................................................................................................
داشتم ! :)
نمی گم عاشق قسمت اولش شدم ، نه ، ولی ازش خوشم اومد. سرگرم کننده بود و اصلاً خسته تون نمی کرد. با وجودیکه داستان پر از شخصیتهای جور واجوره و توی همین قسمت اول نصف بیشتر شخصیتها معرفی میشن اما این معرفی شخصیتها یه جوری نیست که حسابی گیج و سر درگمتون کنه و مجبور شین یه دفترچه یادداشت بذارین کنارتون که توش بنویسین کی کیه . توی همین قسمت اول خیلی راحت رابطۀ این شخصیتها با همدیگه رو متوجه می شین.
کیم تان ( لی مین هو ) یک پسر 18 ساله است ( اگه لی مین هومی تونه نقش یه 18 ساله رو بازی کنه پس منم می تونم نقش یه دختر 16 ساله رو بازی کنم!) که توسط برادر نا تنی اش کیم وون به امریکا فرستاده شده یا به قول خودش تبعید شده . برادر ناتنی اش ( چویی جین هیوک ) پسر همسر اول پدرشه و مادرش رو در بچگی از دست داده . پدر اون بعد از همسر اولش با دو زن دیگه هم بوده . مادر کیم تان زن سوم پدر اونه ( در واقع معشوقه اش بوده ) و در یک خونه با کیم وون و پدرش زندگی می کنه . کیم تان بر خلاف رفتار ظاهریش که همیشه در حال خوشگذرونی و تفریحه ، در درون غمگین و تنهاست و این تنهایی در همون پنج دقیقۀ اول فیلم در یک صحنۀ دوش گرفتن دراماتیک (!!!) نشون داده میشه ! اون می نویسه ، فکر می کنه ، به غروب آفتاب خیره میشه بنابراین از همون اول میشه گفت که با یک " گو جون پیوی " دیگه طرف نیستیم . خدایا شکرت !
پارک شین هه نقش چا اون سونگ رو بازی می کنه ، دخترفعالی که دایم در حال انجام کارهای نیمه وقته و مادرلالش در منزل کیم تان کار می کنه . چا اون سونگ بر خلاف همۀ شخصیتهای این مدلی سریالهای کره ای که با وجودیکه خیلی بدبختن و شبانه روز دارن کار می کنن دائم مثل احمقها لبخند می زنند نیست . خدایا بازم شکرت! اون از این وضعش ناراضیه و مثل یک نوجوان واقعی (اِهِم ، یک نوجوانی که قیافه اش بیست و دو سه سال می زنه !) مرتب با مامانش دعواش میشه . اون در ضمن قویه و می تونه از خودش مراقبت کنه .
یانگ دو ( کیم ووبین ) وارث یکی از بزرگترین هتلهای کره است و از اون پسر های قلدره که زیردستهاش رو اذیت می کنه . به نظر من بهترین شخصیت این سریال هم همین یانگ دوه. یک شخصیت چند لایه داره و کیم ووبین اون رو فوق العاده عالی بازی می کنه . اون پسر خوبی نیست اما از همون صحنۀ اول مشخصه که اون دقیقاً اون چیزی نیست که ظاهرش نشون میده . من بی صبرانه منتظر برخوردش با پارک شین هه هستم . یانگ دو کسیه که توی پول بزرگ شده و می دونه که پول توی این دنیا چقدر مهمه و می تونه با اون هر کاری که دوست داره بکنه ، برای همین فکر می کنم خیلی جالب میشه وقتی که با اون سونگ ، کسی که هیچ پولی نداره و در نتیجه هیچی هم برای از دست دادن نداره روبرو میشه.
از جمله نکات مثبت دیگه سریال رابطۀ کیم تان و اون سونگه . من واقعاً خوشحالم که کیم تان از اون شخصیتهای مرد مغرور و عوضیی که همیشه توسط این نویسنده نوشته میشن نیست . اون در واقع یک پسر در درون مهربون و با درکه. طرز رفتارش با اون سونگ و این که از همون اول بهش اهمیت میده نکتۀ خیلی خوبیه. نمی خوام بگم اون بلافاصله عاشق اون سونگ میشه ولی یه چیزی توی همون صحننه ای که به اون سونگ خیره میشه هست که شما رو جذب می کنه . فکر می کنم بیشتر اون رو درک می کنه ، چون اون سونگ هم یه جورایی مثل خودشه . کیم تان رابطۀ خوبی با برادرش نداره و اون سونگ هم رابطه اش با خواهرش به هم میریزه...
در مورد بازیها هم باید بگم که چهار تا شخصیت اصلی ماجرا ( لی مین هو ، پارک شین هه ، کیم وو بین و چویی جین هیوک) همگی بازی خوبی از خودشون نشون دادن ، کیم ووبین خیلی بیشتر و لی مین هو یه کم کمتر ازبقیه .همین که داستان ، تکرار یک پسران برتر از گل دیگه نیست جای هزار تا شکر داره . اون سونگِ پارک شین هه خیلی آروم و متینه در صورتی که جان دی در سریال پسران برتر از گل با بازی افتضاح گو هیو سون جیغ جیغو ، ننر و اعصاب خورد کن بود. همچنین کیم تان بر خلاف گوجون پیو یک پسر با فکر و با فهمه.
اما با همۀ این نکات خوب سریال نکات منفی زیادی هم داره .
اولاً داستان سریال خیلی خیلی کلیشه ایه . دختر فقیر ، پسر پولدار و احتمالاً در آینده مشکلات فراوان با خانوادۀ شوهر آینده.
یک سری از شخصیتها کوچیکترین اهمیتی ندارن و فقط برای اینکه اعصابتون رو خورد کنن توی داستان قرار گرفتن ( ریچل با بازی کیم جی وون و لی بونا با بازی افتضاح کریستال ) . همچنین به نظر می رسه این دعوا و مرافعه های کاری نقش زیادی رو در آینده بازی کنن که می تونم بگم کاملاً خسته کننده خواهند بود . صادقانه بخوام بگم من بجز سه شخصیت اصلی این مثلث عشقی چیز دیگه ای برام مهم نیست و اصلاً برام مهم نبود اگه این داستان بین یه مشت بچه پولدار اتفاق میفتاد یا یه گروه آدمهای عادی.
چیز دیگه ای که واقعاً توی قسمت اول آدم رو اذیت می کنه انگلیسی حرف زدن هنرپیشه هاست . من واقعاً نمی دونم 4 تا جمله به انگلیسی گفتن انقدر سخته ؟؟ اصولاً بهتره که صحنه هایی که در اون لی مین هو با یک آمریکایی همبازی میشه رو با صدای خفه نگاه کنید و همۀ توجهتون رو به زیرنویسها معطوف کنید . اینطوری نه گوشتون آسیب می بینه ، نه چشمتون . چون علاوه بر انگلیسی حرف زدن وحشتناک لی مین هو ، بازی هنرپیشه های آمریکایی هم اف تض احه ، افتضاح !
به علاوه شخیصیتهای آمریکایی فوق العاده بد و کلیشه ای نوشته شدن . فکرمی کنم نویسندۀ این سریال یه مدت از زندگیشو ایران بوده . چون شخصیتهای آمریکایی که نوشته درست مثل شخصیتهای آمریکایی توی تلویزیون ایران هستن . یا مست و پاتیل و درب و داغونن یا وحشی و عوضی ! من اگه جای آمریکاییها بودم می رفتم رسماً از گروه تهیه کنندۀ این سریال شکایت می کردم!
با همۀ اینا ، وراث سریالی بود که یک ساعت مفرح رو برای من فراهم کرد. خیلی راحت نشستم و بدون اینکه حوصله ام سر بره قسمت اولش رو نگاه کردم و تصمیم دارم که قسمتهای بعدیش رو هم ببینم. فقط امیدوارم که محل سریال هر چه زودتر به کره برگرده ، چون فکر نمی کنم بتونم بیشتر از 3 ،4قسمت شکنجۀ انگلیسی حرف زدن هنرپیشه ها رو تحمل کنم ...
منم قسمت اول رو دیدم فعلا که خوب بوده اما به قول شما خیلی داستانش تکراریه..یه چیز دیگه دقیقا کیم تان کی با این دختره نامزد کرده؟این که خیلی بچه بوده که رفته امریکا
پاسخحذفمنا
وای راست میگی، عجب نکته باحالی، اصلا بهش دقت نکرده بودم... :)
حذفسلام این داستانش فرق میکنه چون دختره بزودی معلوم میشه که نوه یه آدم پولداره و کلی پولدار میشه واسه خودش
پاسخحذفمن فدایه مارال جونممممم :-* :-* :-* :-* :-*
حذفخدا نکنه عشقم خودم فداااااااااااااااااات
حذفالبته ببخشید که گفتم :(((((((
پاسخحذفسلام عزبزم، چه جالب این رو من نمی دونستم.کجا در مورد این نکته خوندی؟
حذفwww.2koreanforum.in من اینجا خوندم عزیززززم
حذفمنم خوندم که دختره وارث کلی پوله و فقط خودش نمیدونه! این همه انتظار یه طرف این هفته ای دوبار دیدنش یه طرف دیگه! زجرکش میشم من... راستی ممنون از نقدت مثه همیشه بیستی..... (razi)
پاسخحذفمرررررسی راضی جونم :)) راستی تو اینو کجا خوندی که ختره وارث کلی پوله ؟
حذفعزیزم بازم خسته نباشی من هنوز این فیلمو ندیدم تا تموم نشه هم نمی بینم .من همیشه از نقد سریالات خوشم می یاد و باهاشون موافقم. اینجا هم 2 و3 تا نکته رو خیلی خوب گفتی من خودم انقدر از جاندی توی پسران فراتر از گل بدم می یومد که نگو اصلا به خاطر همین جاندی این فیلمو دوست نداشتم . دوم اینکه اصلا من کشته مرده این انگلیسی صحبت کردنشونم :) بعضی وقتها که طرف تو بعضی از سریالها انگلیسی حرف میزنه این کره ای جواب میده اونم می فهمه یا بر عکس :) بعدش اینکه من متوجه شدم این کره ای ها خیلی تو کف آمریکان خیلی کم پیش میاد تو سریالی اینا پانشن برن آمریکا حالا نمی دونم چه طور تو این سریال آمریکایی ها رو این طور نشون داده . مینا
پاسخحذفمررررسی مینا جون :)
حذفراستش خوب کاری می کنی که نگاش نمی کنی، منم پشیمون شدم که شروعش کردم !این انتظار هفتگی خیلی سخته.. .راست میگی این کره ایها واقعا تو کف آمریکان... حالا باز اینجا شخصیتها از خیلی بچگی آمریکا نبودن ولی تو سریال عشق در هاروارد یکیشون مثلا تو آمریکا بزرگ شده بود ولی یک کلمه از حرفاش معلوم نبود !!
آخ آخ اگه بخوام انتقاد بنویسم که خیلیییییییییییییی جای انتقاد داره واقعا!!!ولی با همه ی این احوالات منم مثله تو دوسش داشتم و ازش لذت بردم و خبلی امیدوارم که یه رابطه و عشق خیلی شیرین و قشنگ ببینم ازشون،چقدر گفتم خیلی:) به وبلاگ منم بیا چینگو...
پاسخحذفسلام فاطمه جونم
حذفخیلی خوب گفتی ، خیلی ؛)
آره منم واقعا دوست دارم یه رابطه عاشقانه خیلی قشنگ بینشون شکل بگیره و ادامه پیدا کنه...
من مرتب به وبلاگت میام چینگو ولی بیشتر میام.وبلاگت رو خیلی دوست دارم :)
لطف داری عزیزم...منم بینهایت خوشحالم که با تو و وب باحالات آشنام.
پاسخحذفمرسی :)))
حذفسلام شیرینا جونم
پاسخحذفباز دوباره تنبل شدی ها چرا چیزی نمی نویسی البته من هم سریال وارث را نمی بینم تا تمام شود پس عزیز دلم خودت را موذب نکن که بخواهی از وارث مطلب بگذاری .
معتاد
هاها ! آره یه کم تنبل شدم می دونم یعنی در واقع یه گرفتاری برام پیش اومده که وقتم رو خیلی پر کرده.ایشالا سه شنبه یا چهارشنبه مطلب جدید میذارم :)
حذفمرسی دوست خوبم :)
شیرینا جون کجایی تو؟ روزی 10 دفه میام سر میزنم ولی میبینم هیچ خبری نیست. بابا نگرانتیم دختر خوب(razi)
پاسخحذفسلام راضی جونم.خوبی؟ ببخشید یه کم تنبل شدم.ولی جمعه پیش که کلی مطلب گذاشتم.در مورد شخصیتهای نقش دوم و این چیزا.ندیدیشون مگه ؟
حذفمرسی که انقدررررر مهربونی :)