کلیشه های سریالهای کره ای

این عکس هیچ ربطی به نوشته من نداره.فقط چون قشنگ بود گذاشتمش!در ضمن مربوط به سریالِ شکارچی شهره

کلیشه های سریالهای کره ای
اگه طرفدار سریالهای کره ای باشین حتما یه سری صحنه ها رو دیدین که توی همه فیلمها تکرار میشن.بعضیاشون هر چی هم تکرار شن بازم باحالن،بعضیاشون احمقانه اند و بعضیاشون کاملا اعصاب خورد کن. من می خوام اینجا چند تا از این کلیشه ها را بنویسم و در موردشون توضیح بدم.

    

کولی دادن:

صحنه کولی دادن تقریبا در تمام سریالهای کره ای وجود داره یا حداقل از هر دو سریال کره ای یکیشون این صحنه رو دارن.معمولا هم اینطورین که دختر اونقدر مست می کنه که نمی تونه درست راه بره و پسر مجبور میشه اونو کول کنه و تا خونه ببره.این که این صحنه انقدر تکرار میشه برای من خیلی عجیب بود.همیشه با خودم فکر می کردم یعنی تو کره تاکسی ندارن که طرف رو تا خونه کول می کنن؟!بعدشم یعنی دخترای کره ای انقدر مشروب می خورن که حالشون تا این حد خراب میشه که تقریبا بیهوش میشن؟   بعد از کلی تحقیق و پرسیدن از دوست کره ایم به چند تا جواب رسیدم.

کولی دادن نقش دوم مرد به قهرمان زن برای اشکی کردن چشم  بیننده در سریال عشق در هاروارد

اول اینکه در کره تاکسی فراوونه ولی گرونه.شاید دلیل اینکه قهرمان این فیلمها مجبور میشه دخترو تا خونه کول کنه اینه که فقیره و پول تاکسی نداره!شایدم فرد کولی دهنده(!) قهرمان نقش دوم سریاله که عاشق همون دختره و فقط برای اینکه دل بیننده ها رو دردآمیز کنه(!) اون دخترو با مهربونی و لطافت تا خونه کول می کنه چون تنها راهی که می تونه زمان بیشتری با اون دختر باشه همینه.( در ضمن دوست من می گفت که خیلی ازپسرای کره ای حتما حداقل یه بار به دوست دخترشون کولی میدن!یعنی واقعا این کارو می کنن که انقدر توی فیلمها هم نشون داده میشه)
دوم : معمولا این صحنه کولی دادن مستی در قسمتهای اول سریاله.دلیلش اینه تماس فیزیکی در کره مثل آمریکا یا بقیه کشورها نیست.کلا کره ای ها همیشه سعی می کنن ازهم فاصله داشته باشن،معمولا با همدیگه دست نمی دن ،همدیگرو بغل نمی کنن یا نمی بوسن.حالا برای اینکه توی فیلم دو تا شخصیت اصلی روسریعتر به هم نزدیک کنن معمولا این صحنه رو میذارن تا این تماس اجباری یه جوری باعث نزدیکتر شدن قهرمانهای داستان بشه.
سوم: کره ای ها عاشق الکل هستن.اینکه یه نفر ظرفیت تحمل الکل زیادی رو داشته باشه یه جورایی براشون افتخاره. معمولا پدرها وقتی بچه هاشون به سنی رسیدن که می تونن الکل بخورن روش درست الکل خوردنو بهشون یاد میدن.از من نپرسید که روش درست دیگه چی چیه چون من خبر ندارم!البته باید اینو بدونین که درسته کره ای ها عاشق الکلشون هستن اما دیگه اینطوریم مثل سریالاشون نیستن که هر شب مست و پاتیل بیان خونه.
بجز کولی دادن به دخترای مست یه کولی دادن به دخترای مریض هم هست که بعضی وقتا به حدی مسخره است که تمام دراماتیک بودن صحنه رو از بین می بره.مثلا طرف غش کرده داره میمیره بعد بجای اینکه زنگ بزنن امبولانس یا تاکسی بگیرن یا ماشینشونو بیارن طرف رو میندازن رو کولشونو تا بیمارستان می دوند! حالا البته من که نمی دونم، شاید بیمارستان همین بغل دست خونشون باشه واسه همین طرفو کول می کنن و می دوند! بعضی وقتا هم برای یه زخمای مسخره ای طرف رو کول می کنن که من برای مسخره همیشه تا پوستم یه خراش کوچیک بر میداره به خواهرم میگم اگه من یه دوست پسر کره ای داشتم الان منو گذاشته بود رو کولشو برده بود بیمارستان!
صحنه کولی کردن مورد علاقه من: کولی دادن هان کیول به اون چان در سریال کافی پرینس
صحنه کولی دادن اعصاب خورد کن: کولی دادن جین هیون به سام سون در سریال سام سون دوست داشتنی من( سام سون مسته ، خیلی خرابکاری می کنه ، استفراغ می کنه و ...)
صحنه کولی دادن احمقانه: کولی دادن شخصیتهای اصلی سریال روزهای زیبا که اسماشون یادم نیست.( دختره مریضه و پسره تا بیمارستان اونو کول می کنه)

هان کیول و اون چان در کافی پرینس

بغل کردن از پشت:

این صحنه هم تقریبا در تمام سریالهای کره ای دیده میشه.دلیلش رو هم راستشو بخواین پیدا نکردم.شاید خجالت می کشن طرف رو از روبرو بغل کنن.در ضمن خیلی هم محکم طرف رو بغل می کنن. یعنی یه جورایی به طرف ضربه می زنن. بعضی وقتا هم همچین گارامبی خودشونو می کوبن به طرف و دستاشونو دور کمرش حلقه می کنن که من مطمئنم توی پشت صحنه دو سه بار خوردن زمین!معمولا هم دخترا هستن که پسرا رو از پشت بغل می کنن.
صحنه بغل کردن از پشت مورد علاقه من : در سریال دوست دخترم روباهه وقتی دوونگ میهو رو بغل می کنه.چون اینجا این مدل بغل کردن کاملا ضروریه و بعدشم سریع اونو بر می گردونه، یعنی درست بغلش می کنه.
صحنه بغل کردن از پشت اعصاب خورد کن: وقتیکه شخصیت زن نقش دوم سریال که معمولا خیلی خبیثه قهرمان داستان رو اینطوری بغل می کنه.

دوونگ و می هو در دوست دخترم روباهه

مچ دست رو گرفتن:
این یکی از اون اعصاب خورد کنهاست و بازم توی همه سریالها هست.همیشه پسرا مچ دست این دخترای بیچاره رو می گیرن و هی می کشنشون اینور و اونور.من نمی دونم با این کارشون چیو می خوان ثابت کنن.که قویند؟ قوی هستی که باش!حالا باید قدرت فیزیکیتو روی دختر بدبخت پیاده کنی؟ نمی دونم چرا این کره ایها انقدر اصرار دارن این صحنه رو توی فیلماشون بذارن.خب دستشو بگیر یا مثل فیلمای ایرونی آستینشو با احتیاط بگیر!والا بخدا بهتر از این حرکت تقریبا خشنه.
صحنه مچ دست گرفتن مورد علاقه من: مگه پاراگراف بالا رو نخوندین؟ معلومه که وجود نداره.
صحنه مچ دست گرفتن اعصاب خورد کن: تمام صحنه های مچ دست گرفتن در تمام سریالها

شاهزاده دادستان

باتری تلفن رو در آوردن:
تلفن قهرمان داستان زنگ می زنه. اون یه نگاه به تلفن می کنه و با دیدن شماره تماس گیرنده تصمیم می گیره تلفن رو جواب نده. آیا مثل همه انسانهای روی کره زمین دکمه خاموش تلفن رو فشار میده؟ نه! قهرمان ما باید تک باشه.چکار می کنه؟ باتری تلفن رو در میاره و اون رو توی جیبش میذاره! دوست کره ای من میگه ما هم مثل همه مردم دنیا می دونیم که تلفن دکمه خاموش داره اما از لحاظ فیلمی اینکه باتری رو در بیارن خیلی دراماتیک تر از اینه که طرف ویژدی یک دکمه رو فشار بده!(هر چند که من با این نظرش اصلا موافق نیستم.به نظر من اولا هر دوشون به یه اندازه دراماتیکن وثانیا خاموش کردن تلفن خیلی منطقی تره)
صحنه باتری تلفن در اوردن مورد علاقه من: کلا این صحنه به نظر من انقدر خنده داره که یه جورایی از همشون خوشم میاد!


بوسیدن با دهان کاملا بسته:
من نمی دونم این دخترای کره ای چرا وقتی دوست پسرشون می خواد اونا رو ببوسه همچین لباشونوبه هم می چسبونن که قدرتمند ترین آهن رباهای دنیا هم به این محکمی به هم نمی چسبن.بعدشم عین مجسمه در جای خودشون خشک میشن!حالا من نمیگم که بوسه فرانسوی داشته باشین ولی لااقل انقدر با تحکم لباتونو به هم فشار ندین.آدم فکر می کنه پسره می خواد بکشتتون!
بهترین مثال این نوع صحنه: بوسیدن ته کیونگ و گو می نام در سریال تو زیبایی


دراز کردن دست برای گرفتن عشقی که در حال دور شدنه:
هاه! این از اون صحنه های اعصاب خورد کنه دلیلش هم اینه که خیلی خیلی خیلی ( خیلی به توان اِن!) ملودراماتیک و غیر واقعیه.آخه کی همچین کاری رو تو دنیای واقعی انجام میده؟ نه واقعاً! تا حالا کسیو دیدین که مثلا مثلا توی فرودگاه وقتی داره از عشقش خداحافظی می کنه ، در حالیکه اشک توی چشماش جمع شده دستشو دراز کنه به طرف اون ، در حالیکه اون بیست قدم ازش دوره و پشتشو کرده؟

شاهزاده دادستان

اینا کلیشه هایی بود که فعلا به ذهن من می رسید.شما چه صحنه های کلیشه ای در فیلمها یا سریالهای کره ای دیدین؟