۱۳۹۴ فروردین ۲۰, پنجشنبه

مینی نقد سریالهایی که در دو سه ماه اخیر دیدم


بعضی وقتها آرزو می کنم که یک دستگاهی بود که می تونست افکار آدمها رو تایپ کنه، این جوری من تنبل هر روز می تونستم کلی مطلب بنویسم و روزی چند بار اینجا رو آپدیت کنم! اما از اونجایی که متاسفانه چنین دستگاهی هنوز اختراع نشده و و مجبورم خودم افکارم رو تایپ کنم و در ضمن کلی  هم حرف در مورد سریالهای مختلفی که دیدم دارم و از همه مهمتر به رازی عزیزم هم قول دادم که یک پست جدید بذارم و این کار خیلی خیلی سختیه مجبورم که به صورت خلاصه در مورد هر کدوم یک چیزایی بنویسم و برای همین، چیزی که اینجا می بینید " مینی نقد" همه سریالهاییه که من در این چند وقتی که اینجا رو آپدیت نکردم دیدم. اوف عجب جمله درازی گفتم!! anyway ( یعنی من انگلیسی بلدم !) تصمیم گرفتم اینجا دیگه به سریالها نمره ندم و میزان دوست داشتنم رو با این جمله ها بیان کنم:
عشق لیلی و مجنون وار
عشق شدید
عشق در نگاه اول
علاقه معمولی
بی تفاوت
نفرت در حد نفرتی که هری پاتر از ولدمورت داشت!
خب آماده اید؟ شروع می کنیم:


 1- هیلر (healer)
تعداد قسمتهایی که دیدم: 20
خلاصه داستان: خلاصه اش یکم سخته، سریالش رو ببینید خلاصه اش رو می فهمید!
چیزایی که دوست داشتم: همه چیز! هر از گاهی توی زندگی همه ما پیش میاد که بدون هیچ دلیل موجهی عاشق و دلباخته یک کس خاص یا یک چیز خاص میشیم. هیلر برای من همینطوری بود. به محض اینکه دیدمش ازش خوشم اومد و با گذشت هر قسمت عشقم بهش بیشتر می شد. داستان جذابی داشت و هنرپیشه هایی که کمیستری خیلی خیلی خیلی خوبی با هم داشتن و خیلی خوب نقششون رو ایفا می کردند. من همیشه از داستانهای سوپرهیروئی مثل اسپایدرمن و سوپر من و بتمن خوشم می اومد و هیلر از خیلی جهات شبیه این داستانهاست. بخصوص سوپر من که در اون سوپرمن در زندگی عادی "کلارک کنت" یک خبرنگار دست و پاچلفتی بود و در مواقع ضروری به سوپرمن قوی و شجاع تبدیل می شد. اینجا هم "جونگ وو" در روز "پارک بونگ سوی" بی عرضه است و هر وقت لازم باشه تبدیل به هیلر فوق العاده میشه. فقط خدا رو شکر که هیلر انتخاب لباسش از سوپر من خیلی بهتره و می دونه که لباس زیر باید زیر لباس پوشیده بشه نه روی اون! 
چیزی که در مورد داستان خیلیییییییی دوست داشتم این بود که جونگ وو و یونگ شین با هم حرف می زدن و هیچوقت نمیذاشتن که سوءتفاهم بینشون بوحود بیاد. در ضمن اینجا از اون فداکاریهای احمقانه که مثلاً من بخاطر عشق شدیدم  از تو جدا میشم خبری نیست. اینجا دو نفر رو داریم که همدیگه رو دوست دارن و با وجود همه مشکلاتشون با هم می مونن. به همین سادگی.
چیزایی که دوست نداشتم: هیچی! من که قبلاً هم گفته بودم عاااشق این سریالم. از همه چیزش لذت بردم. 
میزان علاقه: عشق لیلی و مجنون وار


2- از دل به دل ( heart to heart)
تعداد قسمتهایی که دیدم: 10+2
خلاصه داستان: چا هونگ دو یک دختر فوق العاده درون گراست که از یک جور بیماری رنج می بره که باعث میشه دائم بخصوص وقتی عصبی میشه صورتش فوق العاده قرمز بشه. زندگی اون بخاطر یک اتفاق با زندگی گو ای سوک که یک روانپزشک از خود راضیه گره می خوره و ...
چیزایی که دوست داشتم: خط اصلی داستان شیرین و دوست داشتنی بود و یک جورایی من رو یاد سریال " گل پسر همسایه" که خیلی دوستش داشتم می انداخت. اونجا هم زندگی " گو دوک می" درون گرا با ورود " انریکه" که گلوله انرژی بود از این رو به اون رو میشه. "چون جونگ میونگ" در نقش " گو ای سوک" فوق العاده بود. به قدری نقشش رو خوب بازی کرد که شما اصلا متوجه تغییر شخصیت اون نمی شدید. در خیلی از سریالها شخصیتهای عوضی مرد چنان یک باره و بی دلیل شخصیتشون عوض میشه و مهربون میشن که شما فکر می کنید عمل پیوند مغز انجام دادن!! اما اینجا تغییر گو ای سوک از یک دکتر عوضی از خود راضی به یک عاشق تمام و عیار فوق العاده مهربون انقدر زیبا انجام میشه که شما در آخر سریال اصلا اون شخصیت عوضی رو به یاد نمیارین و این علاوه بر نویسندگی بسیار خوب مدیون بازی عااالی چون جونگ میونگه. 
چیز دیگه ای که دوست داشتم عشق گو ای سوک به هونگ دو بود که بخصوص در قسمتهای آخر فوق العاده لطیف و مهربانانه است. یکی از بهترین عشقهاییه که من توی این چند وقته دیدم. موسیقی سریال هم در ضمن عالی بود.
چیزایی که دوست نداشتم: سرعت پیشروی داستان بعضی وقتها خیلیییی کند بود و من گاهی حوصله ام خیلی سر می رفت. شخصیت جانگ دوسو رو دوست نداشتم. از اینکه دلش می خواست هونگ دو همینجور ضعیف و ترسو باقی بمونه خوشم نمیومد. خود هونگ دو هم گاهی وقتها اعصابم رو خورد می کرد. از سوءتفاهم هایی که درداستان بین شخصیتهای اصلی به وجود میومد هم اصلا اصلا اصلا خوشم نمیومد. یک خط اصلی داستان هم به قدری اعصابم رو خورد کرد که بعد از دیدن قسمت 10 تصمیم گرفتم دیگه سریال رو نگاه نکنم. این شد که قسمتهای12،11 ،13 و 14 رو نگاه نکردم و بعد از اینکه اعصابم کمی آروم شد بدون دیدن اون چهار قسمت رفتم سراغ دو قسمت پایانی و سریال رو تموم کردم.
میزان علاقه: علاقه معمولی


3- بکش خلاصم کن (kill me heal me)
تعداد قسمتهایی که دیدم: 20 
خلاصه داستان: چا دوهیون پسریه که دچار بیماری چند شخصیته و هفت شخصیت مختلف داره. اوه ری جین رزیدنت روانپزشکیه و به عنوان پزشک مخصوص دو هیون استخدام میشه تا به اون کمک کنه و ...
چیزایی که دوست داشتم: مهمترین چیزی که دوست داشتم بازی خارق العاده "جی سانگ" در نقش دوهیون بود که این هفت شخصیت رو بی نظیر بازی کرد. به محض اینکه یکی از شخصیتها ظاهر میشد شما فقط با نگاه کردن به چشمهای جی سانگ می تونستید بفهمید که کدوم شخصیت بیرون اومده. اگه امسال جایزه اصلی بازیگری رو به جی سانگ ندن من دیگه هیچ سریالی نگاه نمی کنم!( خب اینکه البته الکیه ولی خب یه مدت با کره ایها قهر می کنم! چون کره ایها خیلی به من اهمیت میدن، می دونید که!)
داستان سریال هم به اندازه کافی جذاب هست و میزان مناسبی از درام، کمدی و ملودرام داره. از بین همه این شخصیتها من عاشق یونا بودم که برادر " ری جین" یعنی " ری اون" رو دوست داشت و این عشقش خنده دارترین لحظه ها رو بوجود می آورد جوری که من از شدت خنده اشک ازچشمهام جاری می شد. کمیستری بین جی سانگ و هوانگ جونگ اوم هم که عالی بود و همه ما که دو سال پیش سریال "عشق مخفی" با بازی همین دو نفر رو دیده بودیم از این کمیستری خبر داشتیم.
چیز دیگه ای که خیلی دوست داشتم رابطه بین " ری اون" و " ری جین" بود که خیلی رابطه خواهر و برادری شیرینی بود و خدا رو شکر نویسنده این رابطه روتا حد خیلی زیادی همینطوری نگه داشت.(گفتم تا حد خیلی زیاد ولی متاسفانه نه کاملاً)
چیزایی که دوست نداشتم: بازی هوانگ جونگ اوم در چند قسمت اول یک مقدار اغراق آمیز بود و شخصیت جیغ جیغویی داشت! اصولا من از این نوع بازی که برای خنده از جیغ زدن استفاده کنیم خوشم نمیاد و به نظرم این جیغ زدنها نه تنها خنده دار نیست بلکه اعصاب خوردکن هم هست. البته بعد از چند قسمت هوانگ جونگ اوم به طرز قابل توجهی از میزان اغراق در حرکاتش کم کرد اما هر از گاهی دوباره این بازیش بر می گشت... شخصیت نقش دوم زن سریال یکی از مسخره ترین شخصیتهای زن نقش دومه. البته خدا رو شکر خیلی هم بی خاصیته و هیچ تهدیدی رو برای زوج اصلی ایجاد نمی کنه. اما واقعا وجودش در سریال کاملا بی دلیله. داستان از اواسطش خیلی گریه دار میشه و کلا درچند قسمت آخرهیچکس اصلا خوشحال نیست و همه دارن دائم اشک می ریزن...
میزان علاقه: علاقه معمولی


4- عشق مجاز (valid love)
 تعداد قسمتهایی که دیدم: 20
خلاصه داستان: کیم ایل ری زنیه که با معلم دبیرستانش ازدواج کرده و زندگی آرومی رو با اون داره. آشنایی اون با یک نجار جوون باعث میشه که یک جورایی به شوهرش خیانت کنه واین زندگی هر سه اونها رو به هم می ریزه...
چیزایی که دوست داشتم:داستان سریال یک جورایی جالب بود و خب کمی هم متفاوت از سریالهای کره ای دیگه. همه هنرپیشه ها نقش خودشون رو خیلی خوب بازی کردن و کمیستری بین هر سه هنرپیشه عالی بود. موسیقی و سرعت آروم داستان رو هم اینجا دوست داشتم چون داستانی بود که جا برای کار داشت و این سرعت آروم بهش کمک می کرد.
چیزایی که دوست نداشتم: من کلا هدف این داستان رو خیلی متوجه نشدم. یعنی نمی دونم واقعا حرف اصلیش چی بود. که آدمها مجازن خیانت کنند؟ که تقصیر طرف مقابله که یک نفر ممکنه خیانت کنه؟ که باید آدم خائن رو بخشید؟ نمی دونم. واقعا نمی دونم هدفش چی بود. به علاوه من واقعا دلیل خیانت ایل ری رو درک نکردم. این طوری نبود که شوهرش آدم بدی باشه یا خونواده شوهرش افتضاح باشن. شوهرش مرد خوبی بود که خود ایل ری سالها عاشقانه دوستش داشت، خونواده شوهرش هم یک سری عیب داشتن ولی در کل آدمهای بدی نبودن و حتی ایل ری رو واقعا دوست داشتند. کیم جون ( همون نجاری که با اون رابطه داره) هم آدم خاصی نبود. ظاهر عجیب و غریبش خیلی جذاب بود ولی نه اینقدرکه بخوای شوهرت رو بخاطرش ول کنی...
میزان علاقه: علاقه معمولی و تا حدی بی تفاوت


5- عشق هوگو: 
 تعداد قسمتهایی که دیدم: 4
خلاصه داستان: خیلی یادم نیست!
عشق هوگو رو بخاطر چویی وو شیک که اولین نقش اصلی خودش رو بازی می کرد شروع کردم. دوست داشتم ببینم این پسر شیرینی که توی همه نقشهای فرعیش صحنه رو از آن خودش می کنه در نقش اصلی هم همین توانایی رو داره یا نه. با دیدن یک قسمت متوجه شدم که بله، چویی وو شیک کاملا این امادگی رو داره که دیگه در نقشهای اصلی بازی کنه. اما داستان سریال اصلا من رو جذب نکرد. نمی دونم چرا. داستان بدی هم نیست ولی کاملاً حوصله من رو سر می برد. شاید یک دلیلش سرعت بی نهایت آروم سریاله که انقدر من رو خسته می کرد. کلاً سریالهای  tvn اکثرشون سرعت آهسته ای دارن که به نظرم در خیلی از سریالها جواب میده و در خیلی دیگه مثل همین عشق هوگو اصلا جواب نمیده و داستان رو خیلی خسته کننده می کنه... این بود که بعد از چهار قسمت این سریال رو رها کردم و فعلاً هم قصد ندارم دوباره شروعش کنم.
میزان علاقه: بی تفاوت


6- هاید، جکیل و من
 تعداد قسمتهایی که دیدم: 7
خلاصه داستان: داستانی بین عشق دو شخصیت یک انسان دو شخصیتی و یک دختر که بینشونه و...
وقتی فکر می کنم " هیون بین" پیشنهاد بازی در سریال "بکش خلاصم کن" رو بخاطر این سریال رد کرد واقعاً ناراحت میشم. آخه چرا؟؟ چرا؟؟؟ چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آخه چی توی این سریال دیده بود که فکر کرده بود سریال خوبی میشه؟؟ داستان که فوق العااااااااده بی مزه بود، کارگردانی که اصلاً خوب نبود وتیم تهیه کننده هم که داغون بودن...
همه اینها یک طرف بازی خیلی خیلی خیلی بد هان جی مین هم یک طرف...آخه چرا دختر؟؟؟؟ اقلاً وقتی می دیدی هیون بین داره با جون و دل نقشش رو بازی می کنه تو هم یک کم تلاش می کردی...درسته که شخصیتی که باید بازیش می کردی بی نهایت لوس و بی مزه بود ولی اگه فقط یکم سعی کرده بودی لااقل می تونستی کمیستری بین خودت و هیون بین رو زیاد کنی که آدم اقلا دلش خوش بشه به رابطه بین زوج اصلی...بیچاره " بینی"  تنها کسی بود که توی این سریال تلاش کرد و طفلکی تلاشهاش هم به هیچ جا نرسید...
خلاصه حتی عشق شدید من به هیون بین و چالهای خوشگل روی صورتش هم نتونست من رو پای این سریال نگه داره و بعد از هفت قسمت اون رو رها کردم و به هیچ عنوان هم حاضر نیستم حتی یک ثانیه دیگه این سریال رو ببینم!
میزان علاقه: نفرت در حد نفرتی که هری پاتر از ولدمورت داشت!
(رازی جونم ببخشید که این سریال رو دوست نداشتم :(((( )


7- مادر عصبانی
 تعداد قسمتهایی که دیدم: 7 ( تا حالا فقط 7 قسمتش پخش شده)
خلاصه داستان: مادری که دخترش در مدرسه مورد اذیت آزار قرار گرفته، وقتی متوجه میشه که قانون هیچ کاری براش انجام نمیده، تصمیم می گیره برای پیداکردن عامل این اذیت و آزار به عنوان دانش آموز در مدرسه دخترش وارد بشه و...
وقتی خلاصه داستان رو خوندم و همچنین با دیدن تیزرها و پوسترهای سریال مطمئن بودم که با یک سریال کمدی روبرو هستم. اما قسمت اول این سریال کاملاً خلاف اون چیزی بود که فکر می کردم. داستان این سریال خیلی خیلی  جدی تر از اون چیزیه که حدس می زدم و فوق العاده تیره است وخیلی خوب واقعیت ترسناک قلدری در مدرسه ها رو بیان می کنه. شخصیتهای سریال به حدی عالی نوشته شده اند که در پایان قسمت دوم شما فکر می کنید سالها اونها رو می شناختید. تمام شخصیتها چند لایه و پیچیده اند و هر کدوم یک داستانی در پشت ظاهرشون دارن.  در مورد بازیها هم که هر چی بگم کم گفتم. همه در نقششون عالین اما در بین همه این بازیگرها یک هنرپیشه تازه کاری هست به اسم "جی سو" که همه توجهات رو به خودش جلب کرده. جی سو نقش قلدر اصلی مدرسه " گو بوک دونگ" رو بازی می کنه و چنان این نقش رو عالی بازی می کنه که هر بار توی صحنه است بقیه محو میشن و اون مثل خورشید می درخشه. جی سو خیلی خیلی زیاد من رو یاد "یو اه این" میندازه، هم از لحاظ چهره اش و هم بازیش. مطمئنم آینده خیلی درخشانی داره...
به هر حال این سریال مادر عصبانی تا اینجاش که فوق العاده بوده و من به همه توصیه می کنم ببیننش. پشیمون نمی شید!
میزان علاقه: عشق شدید که اگه همینطور عالی پیش بره ممکنه لیلی و مجنون وار هم بشه


8- دختری که بوها رو می بیند 
 تعداد قسمتهایی که دیدم: 3 ( تا حالا فقط 3 قسمتش پخش شده)
این سریال از اونایی بود که من مطمئن بودم سریال به درد نخوری میشه. داستانش به نظرم مسخره بود: دختری که به خاطر یک حادثه می تونه بوها رو ببینه و در ضمن " شین سه کیونگ" هنرپیشه ای که من اصلا ازش خوشم نمیومد نقش اصلی رو بازی می کرد. حالا چرا من رفتم سراغ سریالی که هیچ نظر خوبی در موردش نداشتم؟ چون حوصله ام سر رفته بود و دلم می خواست یک چیز بی مزه ببینم. اما آیا این سریال بی مزه بود؟ اصلا و ابدا! در کمال تعجب من این سریال فوق العاده شیرین و دوست داشتنی بود و شین سه کیونگ هم بی نهایت با نمکه و نقشش رو خیلی خیلی خوب بازی می کنه. کمیستری اون با پارک یوچون انقدر شیرینه که دندون درد می کیرید و داستان هم خیلی خیلی خوب و جذابه. نکته عجیب داستان اینه که خیلی خوب بین داستان فوق العاده وحشتناک و غم انگیز و یک داستان کمدی عشقی مانور میده و شما بدون اینکه متوجه بشید در یک لحظه از ته دل می خندید و در لحظه بعد مو بر اندامتون راست میشه و یا اشکتون سرازیر میشه. تا حالا که این سه قسمتش خیلیییی خوب بودن و اگه همینطور پیش بره این سریال هم می تونه به یکی از سریالهای محبوب من تبدیل بشه.
میزان علاقه: عشق در نگاه اول

جی سو در سریال مادر عصبانی

۲۳ نظر:

  1. چفد تو خوب نقد می نویسی ...حرف خاصی نیس فقط خواستم اعلام وجود کنم
    فایتینگ :)
    ملیح

    پاسخحذف
  2. مثل هميشه عالی بود نقدات عزيزم ..مارال��

    پاسخحذف
  3. سلام شیرینا جونمممممممم دلم برات تنگ شده بود یه عالمه
    نمیدونم یادت هست یا نه ولی من همونم که زمان خداحافظی ات هم برات به اسم سپیده پیغام گذاشتم (http://shirina26.blogspot.com/2014/07/blog-post.html#more)
    توی این پست هم نوشتم که چقدر متفاوتیم با هم
    (http://shirina26.blogspot.com/2014/02/blog-post_9.html#more)

    خیلی دلم برات تنگ شده بود خیلییییییییییییییییییییییییییییی ......
    راستی شیرینا جونم سریال بانوی مجرد حیله گر رو دیدی ؟ وااااااااقعا قشنگه خیلی خیلی قشنگه ... دیدیش؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام سپیده جونمممممم
      عزییییییییزم، کلی خوشحال شدم نظرتو دیدم. منم کلی دلم برات تنگ شده بود دوستم :)
      راستش سریال بانوی مجرد حیله گر رو ندیدم هنوز. پس قشنگه؟ حتما می بینمش :)))
      مرسییییییییییییییی :*:*:*:*

      حذف
  4. سلااااااااااااااااااااااااااااااام. خیلی خوشحالم که بالاخره قسمت نظرات برام باز شد... شیرینای شیرینم!اولین بار بود که سه ماه وبلاگتو چک نکردم چون ناامید شده بودم(ببخشید دیگه..) وقتی این پستتو دیدم خییییییییییییلی خوشحال و هیجانزده شدم که ببینم شیرینا جونم با نقدای خاص و منحصربفردش چه سریالایی رو دیده ولی وقتی اسم خودمو دیدم از خوشحالی نزدیک بود بمیرم رفتم همه رو دور کامپیوتر جمع کردم و بهشون نشون دادم که شیرینا برا من پست گذاشته:)))))) نومو نومو نومو گوماءو.. راجع به سریالا هیلر که اصن قلب منو مال خودش کرد مامان عصبانی و دختری که بوها را میبیند و سقوط برای بیگناهی و جامعه مرفه و یکی دوتای دیگه رو هم کامل دیدم دختری که بوها را میبیند بانمک بود دوسش داشتم و سقوط برای بیگناهی نقش اول مردش تا اخر منو خندوند و کلی لذت بردم نه به شهر بیرحمش و نه به این ولی مگه بهت نگفتم منو هاید و جکیل رو نبین منم تحملش میکردم بخاطر این بود که کور شده بودم و دوس نداشتم هیون بین ضایع بشه!!!! پس راحت باش میتونی بیشتر از این هم از سریالش متنفر باشی... راستی نمره دادنت تو حلقم:))) علاقه ی معمولی:)) باحال بود شیرینایی دیگه

    پاسخحذف
  5. راستی منم سریال بانوی مجرد حیله گر رو دیدم خوب بود بامزه بود..راستی مرسی بخاطر پیشنهاد سریالی مثه عشق جادوگر:))))

    پاسخحذف
  6. بازم سلام شیرینا جونم. هنوز نیومدی یه سر کوچولو بزنی؟؟ امیدوارم بزودی بیای(رازی غمگین)

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام رازی جوووووونم
      بخدا ببخشید که انقدر دیر جواب میدم. این روزها همه اش دارم برای امتحان GRE (یه امتحان خیلی سخت و بیخودیه!) درس می خونم، واسه همین اصلا سراغ اینترنت نمیام. الان همینجوری چک کردم دیدم برام نظر گذاشتی. کلییییییییی ذوق کردم. دعا کن امتحانم خوب بشه که دوباره اینجا رو آباد کنم.
      خیلی خیلی خیلی دوستت دارم و بازم معذرت که دیر شد...
      :************

      حذف
  7. سلام عشقم. خیییییلی خوشحالم که جواب دادی. با اینکه دیره ولی از ته ته ته قلبم برات آرزوی موفقیت میکنم. ایشالا که باز اینجا پررونق بشه.... از وقتی که رفتی من خیلی کمتر سریال میبینم و اینکه منم منتظر جواب یه امتحانم .... امیدوارم که برای هردومون خوب پیش بره ...فایتینگ شیرینا.. رازی

    پاسخحذف
  8. سلام دوباره عرض میکنم. احتمالا هنوز سرت خلوت نشده ...من دارم سریال دوباره بیست سالگی رو میبینم که ای سانگ یون(اگه اسمشو درست گفته باشم) عزیز دلت داره توش بازی میکنه وای از همون قسمت اول عاشق این سریال شدم هم موضوعش هم حقیقتای تلخی که توشه هم بازیگرای اکولی پکولیش(!!!!) کلا همه چیش تا الان عالی بوده و نکته هایی که به من درس زندگی داده:/ عزیزم بازم منتظر بازگشت باشکوهت میمونم

    پاسخحذف
  9. سلام گلم. امیدوارم که درس خوندنت خوب پیش بره و موفق بشی. ولی شیرینا جونم با اجازه ت منم عاشق عشقت شدم:/ با اینکه تو سریال چشمان فرشته هم دوسش داشتم اما اینجا بینهایت بانمکه اصن گوله ی نمکه کصافطططططططط. منتظرم فرداشب بشه و قسمت نه پخش بشه وای چقد انتظار بده... عزیزدلم وقتی سرت خلوت شد حتما حتما ببینش و کلی لذت ببر(رازی عاشق:))))))

    پاسخحذف
  10. دیگه دوستت ندارم

    پاسخحذف
  11. سلام شیرینا جون کجایی؟ دلم واسه حرفات تنگ شده

    پاسخحذف
  12. شیرینا نیستی دوستم
    فقط امیدوارم خوب باشی و گرفتاری نداشته باشی
    بهار

    پاسخحذف
  13. عشقم چرا نیستی خب؟ بیا دیگه کلی سریال خوشگل دیدم این مدت

    پاسخحذف
  14. با سلامی پر از ناامیدی به شیرینای نامرد... پارک شی هوی عزیزدلت یه فیلم بازی کرد سریالشم قست ۲ پخش شد اما تو نیومدی...دیروز پریروز یون شی یون بانمکمون از سربازی برگشت اما باز تو نیومدی سونگ جون کی نه تنها از سربازی برگشت بلکه سریالشم کامل فیلمبرداری کرد داره میره رو آنتن اما باز تو نیومدی... شیرینا دیگه داری عصبانیم میکنیا حداقل قبل رفتن لی سونگ گی به سربازی تو برگرد... :((

    پاسخحذف
  15. سلام عزیز دلم
    سال نو مبارک
    خواستم بگم وبلاگت رو فراموش نکردم
    بازم سر میزنم
    رازی

    پاسخحذف
  16. سلام شیرینای عزیز.نمیدونم من یادت میاد یا نه.سریال چشمان فرشته ک عاشقش بودیم جفتمون.بعد از اون دیگه سریال ندیدم.شیرینا امشب خیلی دلم گرفته بود یهو یاد تو افتادم.اومدم ببینم هستی ولی......چه حیف ک دیگه وبلاگت آپ نمیکنی.عزیزم من دیگه خیلی وقته سریال کره ای نمیبینم،زندگی تغییرم داد،دلم برای حال و هوای اون روزای خودم تنگ شده ک با چه ذوقی سریال میدیدم .برات آرزوی سلامتی و سعادت دارم دوست خوبم

    پاسخحذف
  17. سلام شیرینای عزیز و شیرینم. امیدوارم هرجای دنیا که هستی فقط شاد و سرحال باشی حتی دور از دنیای کره ای... دو سال گذشته ولی خیلیا هنوز حرفای شیرین و بامزه تو فراموش نکردن. راستی سال نو مبارک عزیزم. razi

    پاسخحذف
  18. سلام شیرینای عزیز. ایشالا هر جا هستی سالم و شاد باشی.

    پاسخحذف
  19. شیرینااااااااا سلام
    یادش بخیر....
    دنیامون چقدر رنگارنگ بود با این سریالای جینگولی
    امیدوارم ب خاطر اتفاقای شیرین زندگیت وقت نکرده باشی ب وبلاگت سر بزنی....
    من و رازی احتمال میدیم ب خاطر ادامه تحصیل و ازدواج و یا شاید مهاجرت ب خارج از کشور(بس که دوستامون همه جمع کردن و رفتن)نبودی این چند سال.
    دلم برای خودت و نقدای شیرنت تنگ شده
    برگرد باشه؟
    Roghi Nahal

    پاسخحذف